دل، شکستن نداره!

ساخت وبلاگ

سلام

گریه روی بالش شبا وقتی کار نیست و یار نیست و کسی هم جوار نیست.

گریه روزا وقتی خونه تنهایی و تو نمازا وقتی با خدایی و وقتی نمونده نایی و از همه قطع امید کردی توی بی نوایی... .

بعد از گریه ی شب یه خواب و و فراموشی بعد از بیداری... .

بعد زا گریه ی روز یه دوش آب خنک و خاموشی برای رفع داغ بی هم آغوشی.

اشتباه نکنید توصیه نکردم برای کسی بلکه این ها روش های شخصی بنده برای تسکین در مواقع ناکامی از هر جهت به ویژه عشقی و معیشتی هست.

اینجوریاست دیگه ببم البته کم پیش میاد ولی آنی وقتی بیرونم و ماشینای جورواجور و زیاد و مدل بالا میبینم و میگم آخه از کجا آوردن خریدن اعصابم خورد میشه و این اواخر بیشتر و اگر با دوچرخه باشم زورمو خالی می کنم از حرص روی پدالِ بنده خدای بی زبون.

اگر هم پیاده باشم داد و بیداد می کنم سر کسی مثلا عابری که تف میندازه کنار پام یا ماشینی که بد رد میشه از کنارم.

این شکلی خالی میشم البته اهل زدن نیستم ولی کُری می خونم و طرف حال داشته باشه بیاد سمت من حسابی دفاع می کنم.

شاید اطرافیانم وقتی بیرون میرم به خصوص تازگی مثلا همین چند سال اخیر بد جور اذیت بشن اما چه میشه کرد چاره ای نیست وقتی عصبانی میشم باید به یکی گیر بدم یا یه جوری خودمو خالی کنم مگر خانواده باشن که اونم میگم تو نماز یا به خدا گیر میدم همش غر میزنم و گریه می کنم یا تو تاریکی شب موقع خواب تا پاسی از شب فکر و خیال و گریه نهایش البته همیشه نه بعضی وقتا که دل خیلی میگیره. یا اگر بیرون باشم و جلوی غریبه ها خب غرور اجازه گریه نمیده و خشم حاکم میشه.

داشتم میگفتم دفاع از خودم در برابر ارازلی که گاهی در اون مواقع اعصابم خورد میشه نمیتونم رد بشم ازشون به این شکله که پاهای سنگینی دارم بخاطر کار با دوچرخه یعنی پای دوم من رکاب دوچرخه است.و تو خونه تمرین گنگفو می کنم بدون رفتن بکلاس و بدون داشتن مربی فقط بیشتر با پا و البته شما که دخترید درک نمیکنید ولی پسرایی که این متن پیام رو میخونن(اگر تایید بشه) میفهمن چی میگم که خالی کردن انرژی موقع اعصاب خوردی باعث تسکین میشه تا حدودی به شرط اینکه محافظه کاری کنیم و به هر ابزاری متوسل نشیم و مواظب باشیم طرفمون اهل تیزی نباشه و جای غریبی نباشیم گیر بیش از یک نفر نیفتیم و در این صورت راحته فقط دفاع کردن در خودم میبینم و گیر میدم و کار بعضا به حمله طرف می افته و با پام ضربه می کنم بعضا با یک دفاع.

کافیه پا رو سپر کنم طرف وا میره و نقش زمین میشه اصلا اهل استفاده از دست هم نیستم.
یکی با آجر اومد سمت من یادش بخیر دو سال قبل (وقتی رد میشدیم با پدرم تف انداخت نا کِس) من و پدرم سر اینکه مغازه ای داشت و نمیداد ما بچه هاش کار کنیم توش(و آخرش فروخت و الان که خرج شده رفته بد جور پیشمونه) خلاصه با پدرم حرفم شد و همینطور جرو بحث کنان داشتیم بلند بلند حرف می زدیم و توی اون حال فکر کنید یکی تف بندازه جلوی پاتون وقتی رد میشید نه معذرتی نه چیزی دهنه ی قلیون هم بذاره پر لبش و بکش و فوت کنه و همچنان زل بزنی بهش که معذرت بخواد ولی برو بر نگاه کنه و هیچی نگه.

یه چند تا فش دادیم و اونم از خدا خواسته دله دیوانه شد و آجر برداشت و چند قدم جلوتر که می رفتیم دیدم داره بدو میاد بزنه تو سرم مثلا هه

خلاصه فوری بابا رو کشیدم کنارو فقط پامو نا با ضربه بلکه آروم دراز کردم و اصلا دستش نرسید طفلک سینه اش خورد تو پام که کامل باز کرده بودم سمتش و افقی رفت تو جوب آب ههههههه

یادش بخیر دلم براش سوخت ولی آجر چی شد فکر کن داشت افقی میشد آجر رو پرت کرد خورد به گونه ی من و یه خراش جزئی انداخت.

گفتم تو که دست به آجر شدی حقشه الان لگدت کنم و منم دست به کمربند بشم و سیاه و کبودت کنم اما اهل زدن نیستم.برو شکر کن:)

خلاصه طرف رجز خوند و گفت دفعه بعد ببینمت با چاقو می زنمت گفتم هیچ بوقی نیستی.

ما هم از این روش ها خلاصه خالی میشیم.

ولی خودمونیم گاهی می گم خدایا من چرا می افتم جون کسی که یه ذره بدی کرده فرضا بهم اون مسئولای گردن کلفت و الاغمون بلا نسبت مردم به این روز انداختنمون و بیکاری و بدبختی و هی ولش خلاصه زورمون در این حده.

فقط خدا به سزای عملشون برسونه مسئولایی که به این روز انداختنمون.

دعا کنید راهیی پیدا کنم برم کشورای خارج هم جواری که کار باشه و استقبال کنند مثل روسیه یا عراق(خداوکیلی عراق رو نگاه نکنید تازه آزاد شده الان عراق همین پراید تولید ایران 5 میلیون تومنه) به خدا ظلمه به مردم خودشون میفروشن 20 میلیون خیلی نامردن مسئولان.حیف میگی ادبیات درستی حرف بزن وگرنه حقشونه هر چی نثارشون کنم.

بگذریم.التماس دعا.خداحافظ

وقتی با تیشه میزنی به ریشه ی وبلاگت!...
ما را در سایت وقتی با تیشه میزنی به ریشه ی وبلاگت! دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7blue-dreams9 بازدید : 74 تاريخ : يکشنبه 21 خرداد 1396 ساعت: 16:22